ذهن نویسنده

یادم است سر کلاس نویسندگی، صحبت به این سمت رفته بود که باید به دنیا به چشم ایده‌ی داستان‌نویسی نگاه کرد. از هیچ اتفاقی نباید ساده گذشت و از هر موقعیت، به شکل ایده و شناسایی شخصیت استفاده کرد. (درک خودم از آن کلاس است.) در بخشی از صحبت‌ها، استادمان گفتند که ذهن یک نویسنده دائم در حال نوشتن است. حتی از خودشان مثال زدند که حتی در موقعیت تلخ زندگیشان، مشغول نوشتن داستانی طنز در مورد آن موقعیت، در ذهنشان بودند! از آن زمان که چندین سال می‌گذرد من هر بار به رویای نویسنده شدنم، فکر‌ می‌کردم، به شکل مقایسه‌ی ذهن خودم با ذهن استادم یا باقی شاگردهای کلاس که آنها هم می‌گفتند بله ما هم همینطوریم و همیشه در حال داستان‌سرایی در ذهنمان هستیم، قرار می‌گرفتم و پیش خودم می‌گفتم من که اینطوری نیستم! و یک حالت ناامیدی...

ادامه‌ی مطلب

شناور در آب

در سفر اخیرم به شمال و رفتن به دریا اتفاق جالبی افتاد. وقتی در دریای زیبای خزر در حال لذت بردن بودم، خواهرم به من و دخترش یاد داد که چطور می‌توانیم روی آب شناور شویم. چم و خم کار را گفت و گفت که ممکن است در دفعات اول چه تجربه‌ای داشته باشیم ولی تاکید کرد که با همه‌ی اینها مطمئن باشین میاین روی آب، چون قانونشه. فقط رها باشین. رهای رها. یکی دو بار اول برایم سخت بود ولی چون خواهرم را می‌دیدم که به راحتی روی آب شناور می‌ماند، ادامه دادم و البته ذهنی به خودم گفتم من به سیستم خدا اعتماد می‌کنم. رها بودن من نشان از ایمانم است. با اهرم رنج و لذتی که، هرچقدر رهاتر باشی یعنی به سیستم این جهان بیشتر اعتماد داری، به راحتی بعد چند بار امتحان کردن، روی آب شناور...

ادامه‌ی مطلب

چقدر زمان می‌برد تا متخصص رنگ و لایت شویم؟

چقدر زمان می‌برد تا متخصص رنگ و لایت شوم؟ کی می‌توانم در سالن زیبایی شروع به کار کنم؟ کی از رنگ و لایت به درآمد می‌رسم؟ الان این دوره رنگ و لایت را تهیه کنم، چند وقت بعد به درآمد می‌رسم؟ زمانی که فرد شروع به یادگیری در حوزه‌ی رنگ و لایت می‌کند یا حتی تازه قصد شروع به یادگیری در این حوزه را دارد، سوالاتی از این قبیل در ذهنش شکل می‌گیرد و به دنبال جواب آنهاست. در این جلسه، به شما می‌گویم بعد از تهیه دوره‌ی تخصصی رنگ و لایت ارائه شده توسط من در سایت RakhshaGholami.com چقدر زمان می‌برد تا تبدیل به یک متخصص حرفه‌ای رنگ و لایت شوید و از این راه کسب درآمد نمایید. البته فکر نکنید این سوالات، فقط سوالات شماست. من هم وقتی می‌خواهم تخصص یا مهارتی را یاد بگیرم، همیشه سوالاتی از این...

ادامه‌ی مطلب

تغییر عادتها

الان که مثل همیشه پای تدوین فیلم‌هایم نشسته بودم، نگاهی به نور خانه کردم. تا همین چند وقت پیش، شب که می‌شد تا زمانی که بخوابم تمام چراغ‌های خانه را حتی اگر استفاده‌ای از آن محیط نداشتم، روشن می‌کردم و اگر دوستی می‌آمد خانه‌ام و حین رفت و آمد به اتاق‌ها، چراغ آنجا را خاموش می‌کرد، فوراً می‌گفتم: روشنش کن. دلم میگیره واقعاً هم همینطور بود. اگر جایی نور نبود، احساس می‌کردم خانه کوچک شده! ولی بعد از یک مدتی، از یک ساعتی به بعد، نور خانه را کم می‌کردم. و الان چند وقتیست که نور خانه فقط سرشب زیاد است و خیلی زود کم می‌شود و بعد شام هم کلاً به حداقل ممکن می‌رسد. حتی چند شبی‌ست دنبال این هستم که از این هم کمتر شود. برای خودم این تغییر خیلی جالب است. سر تغییر تغذیه‌ام یک همت بزرگ داشتم و برایم...

ادامه‌ی مطلب

باران در غار حرا

دیشب قبل خواب این پست را نوشته بودم. هرچند با عنوانش، کلاً پنج کلمه است. در خوابم باران می‌بارید و من از حضورش لذت می‌بردم ولی یادم نبود که آن را می‌خواستم. صدایی از غیب آمد که مگه نگفتی بارون دوست داری. اینم بارون. چرا نمیری ببینیش؟! تلنگری بود حرفش. آنقدر واضح و همان لحظه و همان جا این اتفاق در حال رخ دادن بود که گیاهانی که در گلدان نمای بالکن کاشتم هم به همان اندازه‌ای رشد کرده بودند که وقتی صبح بیدار شدم و دیدمشان... 🤍 انا اقول کن فیکون.

ادامه‌ی مطلب

ربُّنا الله

من ریتم این آهنگ را خیلی دوست دارم. کدام آهنگ؟ الله الله الله الله الله الله لا اله الی الله لا اله الی الله ایران ایران ایران... (با ریتم بخونیدش 😉) و هر بار آن را می‌شنوم، یک ایمان قوی و یک بی‌ایمانی قوی در این آهنگ می‌بینم. یک ایمان و شرک همزمان. یک جا فریاد می‌زنند نیست خدایی جز الله. بعد در ادامه می‌گویند فردا که بهار آید آزاد و رها هستیم! یعنی همان موقع که با تمام وجود دم از ایمان و وجود خدا می‌زنند، شریکان زیادی را برایش قائل می‌شوند و یک ناتوانی عظیم را به او (یا سیستم جهان) وصل می‌کنند. یعنی من اگر جای خدا بودم، می‌گفتم کدام خدا را می‌گویند دقیقاً؟! البته که خدا جواب آن بی‌ایمانی و شرک را داده. نه اینکه خدا بدهد. نتیجه‌ی آن بی‌ایمان، همین است. نتیجه‌ی سیستم دقیق خداوند همین است که در زندگی هر انسانی می‌بینیم. به جنسیت و نژاد و...

ادامه‌ی مطلب

شامپو فری سولفات - بدون سولفات - رخشا غلامی - متخصص سلامت و زیبایی مو

شامپو سولفات فری-بدون سولفات

اگر تا به حال شما برای موهایتان کار درمانی و تراپی مو انجام داده باشید یا رنگ و لایت و دکلره انجام داده باشید، به احتمال بسیار زیاد، متخصص رنگ و لایت و سلامت‌ موهایتان به شما پیشنهاد استفاده از شامپو سولفات فری یا بدون سولفات را پیشنهاد داده‌اند ولی شاید علت استفاده از شامپو سولفات‌فری بعد از رنگ و دکلره یا تراپی مو را ندانید. در این جلسه به بررسی مزایای استفاده از شامپو سولفات فری پرداخته‌ام و دلیل استفاده از آن را بعد از کار زیبایی و درمانی مو گفته‌ام. و البته خوب است بدانید هر شامپو سولفات فری برای شستشو موهایتان خوب نیست که در این ویدیو آموزشی، این موضوع را هم بررسی کرده و خصوصیات شامپوی بدون سولفات بهتر را هم گفته‌ام. شامپوی سولفات فری و استفاده از آن، شاید مزایایی داشته باشد ولی...

ادامه‌ی مطلب

بررسی ماندگاری رنساژ - رنگساژ - رخشا غلامی - متخصص سلامت و زیبایی مو

چرا زمان ماندگاری رنساژ کوتاه است ؟ (رنساژ یا رنگساژ؟!)

یکی از موضوعاتی که افراد بعد از دکلره موهایشان یا بعد از انجام لایت با آن مواجه می‌شوند، زمان کوتاه ماندگاری رنگساژشان است. برای جواب به این چالش و سوال، اول باید با مفهوم رنساژ آشنا شویم. من در جلسه این مفهوم را توضیح دادم ولی در اینجا تعریف کوتاهی از آن را برایتان نوشتم: به ترکیب رنگی که روی موی دکلره برای ایجاد یک تناژ رنگی، رنساژ گفته می‌شود که در ایران بیشتر اصطلاح رنگساژ متدوال است. در این جلسه سعی بر این شده که علاوه بر توضیح مفهوم رنساژ، به پروسه دکلره کردن و تغییراتی این عملیات شیمیایی بر روی مو ایجاد می‌کند، بپردازم و به صورت تخصصی توضیح دهم که چرا رنساژ از روی مو زود پاک می‌شود و ماندگاری آن کوتاه است. مخصوصاً رنساژ اول که دقیقاً بعد از دکلره کردن مو (یا انجام لایت)...

ادامه‌ی مطلب

ایمان به غیب 🤍

وقتی در راهی قدم برمی‌داری، جهان، تو و ایمانت به راه را می‌آزماید. اینجا دو راهیست که فقط مومن می‌تواند از پس راهی که انتخاب کرده، برآید. یادم است در کلاس نویسندگی، استادم تا نوشت قهرمان داستان همیشه مومن است، سریع پرسیدم یعنی چی همیشه مومن؟! آن روزها درگیر کلمه‌ی مومن بودم و مثل ناقوسی آن کلمه در ذهنم زنگ زد. مومن یعنی پایدار در راهی که انتخاب کرده. قهرمان داستان مومن است به راهش. گاهی خطا می‌رود ولی برمی‌گردد به راهی که به آن معتقد است.   همیشه مومن... ابراهیم نماد همیشه مومن است برای من. حتی در راه اثبات ایمانش، قدم‌هایی برداشته که فکر کردن به آنها، بدون درک و حس ایمانش، عجیب به نظر می‌رسد. ولی او می‌دانست به چه ایمان دارد. می‌دانست راهی که در آن است تنها و تنها خیریت برای او دارد.   مومن در زمان انتخاب دو راهی، تجزیه و تحلیل نمی‌کند. راه درست...

ادامه‌ی مطلب