نوشتهها
ربُّنا الله
من ریتم این آهنگ را خیلی دوست دارم.
کدام آهنگ؟
الله الله الله
الله الله الله
لا اله الی الله
لا اله الی الله
ایران ایران ایران…
(با ریتم بخونیدش 😉)
و هر بار آن را میشنوم، یک ایمان قوی و یک بیایمانی قوی در این آهنگ میبینم.
یک ایمان و شرک همزمان.
یک جا فریاد میزنند نیست خدایی جز الله.
بعد در ادامه میگویند فردا که بهار آید آزاد و رها هستیم!
یعنی همان موقع که با تمام وجود دم از ایمان و وجود خدا میزنند، شریکان زیادی را برایش قائل میشوند و یک ناتوانی عظیم را به او (یا سیستم جهان) وصل میکنند.
یعنی من اگر جای خدا بودم، میگفتم کدام خدا را میگویند دقیقاً؟!
البته که خدا جواب آن بیایمانی و شرک را داده.
نه اینکه خدا بدهد.
نتیجهی آن بیایمان، همین است.
نتیجهی سیستم دقیق خداوند همین است که در زندگی هر انسانی میبینیم.
به جنسیت و نژاد و کشور هم ندارد. به شرک و ایمان مربوط است.
من ایمان را در آدمهایی دیدم که دم از بیخدایی میزدند.
من ایمان را در آدمهایی میبینم که هیچکس آنها را مومن نمیبیند. مومن که چه عرض کنم، آنها را انگل دنیا و بشریت میدانند! در حالی که او یک ایمان قوی به رب العالمین و قدرتی که به او برای خلق زندگیاش داده، دارد.
حتی اگر خودش به زبان نیاورد یا آن را انکار کند.
حال بگذریم…
تمام المانهای احساسی در این آهنگ رعایت شده. حداقل برای مردم آن زمان.
فریاد الله الله
لا اله الا الله
آیه قرآن و اذان.
آن هم آیهای که عمیقاً از ایمان و نترسیدن از هیچ نیرویی غیر از خدا دم میزند. (البته آیه در این اثر هنری، تحریف شده!)
ولی بیت بیت این شعر هزاران وصلهی ناجور به رب العالمین و شرک است. ناتوانیهایی عظیم به انرژی و قانونهایی که از هیچ، این دنیا را شکل داده و ادامه میدهد.
پاسخ این انرژی و قانونها چیزی نیست جز اینکه باشید که با اینهمه شرک، آزاد و رها شوید!!!
شما همین الان آزاد هستید اگر شرک نداشته باشید…
خیلی غر زدم!
دم خواننده و آهنگساز گرم که من گاهی با هنری که خلق کردند، لذت میبرم و حس خوب تجربه میکنم و البته به میزان ایمان خودم در عمل و زندگیم فکر میکنم…