نوشتهها
زمانبندی دقیق خداوند
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
همین دو سه شب پیش که داشتم هاردم رو برای شروع تدوین فیلم جدید زیر و رو میکردم، متوجه شدم یه چند تا از فیلمها از کارهای اصلی که حتماً قصد داشتم تدوینشون کنم، از دو فولدری که مخصوص هر کار هست، فقط یکیشون تو هارده و یکی دیگه غیبش زده!
تمام فولدرها رو نگاه کردم و به هر مدلی بود توی هاردهام سرچ کردم ولی نبود که نبود. راستش اولش یکم حالم گرفته شد، ولی بعدش گفتم حتماً نباید باشه دیگه وگرنه هیچ دلیل دیگهای وجود نداره و فکر نمیکنم انقدر گیج باشم که فیلمهای به این مهمی رو کلاً به هاردم انتقال نداده، پاک کرده باشم.
خلاصه، دیگه بیخیال شدم و گفتم اینهمه فیلم، یا از همینها استفاده میکنم یا عزم رو جزم میکنم و دوباره ضبطشون میکنم.
دیروز، با همکاری یکی از دوستهای عزیزم که اومده بود کار آرایشی پیشم انجام بده، یکی از فیلمها رو ضبط کردم و خیالم راحت شد ولی جریان جالبی که اتفاق افتاد این بود که حین کار، اینستاگرامم رو چک کردم و دیدم دقیقاً همون خانومی که نصف فیلمهاش رو از دست داده بودم مسیج دادن به قصد اینکه دوباره بیان و دقیقاً همون کاری که قبلاً براشون انجام دادم رو انجام بدم.
دقیقاً همون فرد و دقیقاً همون کار!
با اینکه من خیلی فیلم از کارهای مختلف دارم ولی از کار آرایشی که ایشون انجام میدادن همون یه دونه رو داشتم که همون یه دونه هم نصفش نبود!
و من امروز دوباره با همکاری و لطف ایشون، تونستم همون فیلم رو ضبط کنم، حتی شاید با کیفیت بالاتر.
از دیروز که مسیجشون رو دیدم و تا امروز که فیلمها رو ضبط کردم، بارها به خودم گفتم
ببین همکاری خداوند رو؟
ببین سپردی به خدا چقدر راحت پیش رفت؟
دیدی گذر کردی، بهترش برات پیش اومد؟
خدا خودش میدونه چه کاری رو چه زمانی باید انجام بدی و کی باید نتیجهاش رو ببینی، پس عجله نکن.
خدا رو سپاسگزارم که انقدر قشنگ کارها رو پیش میبره.
همیشه همین کار رو برام انجام داده.
مخصوصاً برای جریان دورهام.
یه جوری همه چیز رو کنار هم برام میچینه که خودم تعجب میکنم.
سر این فیلمها، شاید اگر تو هاردهام هنوز بودند، من انقدر درخواستم بزرگ نبود برای دوباره ضبط کردنشون و فکر میکنم اگر انقدر ساده ازش نمیگذشتم و نمیگفتم (حتماً اگر نیست، نباید باشه) انقدر برام جهان ساده کارم رو راه نمیانداخت و خب میتونم بگم اینبار با کیفیت بالاتر و با حس قدردانی بیشتری ضبطشون کردم.
این جریان یه جورایی خیلی خیالم رو راحت کرد. این روزها خیلی دغدغهی کاری داشتم و این اتفاقها باعث شد بدونم، لازم نیست نگران باشم یا خیلی به دغدغههام فکر کنم، همین که خیالم راحت باشه که کارها سر وقت خودش پیش میره و نه دیر میشه و نه زود، دیگه فقط حرکت میکنم و ادامه میدم.
یه روزی حتماً راجع به تمام راه و مسیرهایی که خدا برای این دورههای آموزشی، برام باز کرد رو مینوسیم.
نوشته های مشابه
وقتی قراره باشه…
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
آموزش لایت اُریب – فویل بستن برای فیس فریم و…
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
کار رنگ و لایت و تراپی مو برای کسب درآمد مناسب است؟
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
در دوران بارداری می توان رنگ و لایت و تراپی مو انجام داد؟
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
آموزش انواع کرلی با دستگاههای مختلف استایل مو
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
هدف شما از یادگیری چیست؟
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
راهنمای خرید
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
- 0 دیدگاه
کدام تخصص آرایشی را برای کسب درآمد انتخاب کنیم؟
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
مدرک آرایشی و کسب درآمد
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
نکاتی در مورد شستشو بعد از رنگ و دکلره
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
معرفی دوره تخصصی رنگ و لایت
- نوشته شده توسط رخشا غلامی
آموزش رنگ کردن ریشهی مو
- نوشته شده توسط رخشا غلامی