نوشته‌های من

لحظه به لحظه

هر روز دکمه‌ی نوشته‌ی تازه را می‌زنم، چند خط می‌نویسم و بعد هم صفحه را می‌بندم و نوشته می‌شود پیش نویس و در آخر هم انتقال به زباله دان!

احتمال اینکه سرنوشت این نوشته هم مثل آنها شود، کم نیست!


همه چیز این روزها لحظه به لحظه تغییر می‌کند.

رویاهای خواب شبانه‌ام…

گره‌هایی از وجودم که در نوشته‌هایم هویدا و باز می‌شوند…

حال جسمی‌ام…

حوصله و اعصابم…

زیبایی‌های آسمان و زمین…

و…


سپاسگزار این سکوت و آرامشِ خانه و زندگی‌ام هستم 🤍

دیدگاهتان را بنویسید