27
فروردین
نوشتههای من
11
دی
بار دگر روزگار چون شکر آید
بار دگر روزگار چون شِکَر آید.
🤍
نور ز خورشید جوی، بو که برآید.
🤍
حافظ، شب یلدا، حجت امسال را بر من تمام کرد و حرفی برای من نگذاشت!
به زمان تولد
۱۱ دی ماه ۱۴۰۲
09
دی
سالی که گذشت
بیشتر روزهای ۲۰۲۳، زندگیم در گلویی تنگ و تاریک و باریکی گیر کرده بود و خدا را هزاران مرتبه شکر که مدتیست از این مرحله رد شده و الان مسیر پیش رویم باز و گشوده و روشن و سرسبز و دلپذیر است.
رشد کردم ولی رشد کردن برایم بسیار درد داشت.
دردی که مرا در هزارتویی انداخت که راه بیرون آمدن از آن را پیدا نمیکردم و البته که رشد، در همین سردرگمی و گمشدگی در راه ناشناخته برایم اتفاق افتاد.
راضیام؟!
مسیری بود که حتماً باید از آن میگذشتم تا به اینجا برسم.
ترجیحم این بود که آنقدر درد و تنهایی و حسهای بد را تجربه نمیکردم.
ترجیحم این بود که آنقدر بزرگ بودم که راحتتر از این مرحله میگذشتم.
و الان راضیم
نه بخاطر درهایی که کشیدم!
بخاطر گذر زندگیم از آن مرحله.
بخاطر رشدم.
چه چیزی مرا نجات داد؟!
امید به آمدن روزهای خوب.
امید...
05
دی
حلقهی نامرئی
وقتی دو نفر باهم وارد یک رابطه میشوند (مخصوصاً رابطهی عاطفی)، یک حلقه، یک ریل بستهی نامرئی بینشان شکل میگیرد.
حلقهی نامرئی و کانتکشن برقرار شده، نیاز به حرف زدن ندارد.
نیاز به حضور در کنار هم ندارد.
نیاز به هیچ چیزی ندارد.
تا زمانی که کانتکشن برقرار باشد، نیاز به هیچ چیز خاص و عجیب غریبی نیست.
همه چیز خود به خود پیش میرود.
میان حلقه خوشی و ناخوشی هست.
دوستی و دعوا هست.
حرف زدن و حرف نزدن هست.
مسافرت و تنهایی و چه و چه هست ولی اگر آن مدار نامرئی نباشد، اگر حضور فیزیکی هم در کنار فردی داشته باشی، باهم حرف بزنید، دعوایی نباشد، همه چیز گل و بلبل هم باشد، باز هم هیچ چیز سر جای خودش نیست.
در راستای پست قبلی، گاهی اوایل رابطه برای یک طرف رابطه، آن حلقه شکل گرفته و تنها کار درستی که باید...
28
آذر
جایی که تو هستی، اون نیست!
یک وقتهایی میشود، نسبت به یک آدم، احساس عمیقی داریم، یک دوست داشتن زیاد و دوست داریم رابطهمان شکل و رنگ و بوی احساس ما را داشته باشد و همهی اینها در حالیست که طرف مقابلمان، هیچ احساسی به ما ندارد یا شاید حتی احساسهای منفی به ما داشته باشد!
خیلی از ما، ممکن است در این تله افتاده باشیم.
در این زمانهاست که درِ ورود به دنیای آن آدم را گم میکنیم.
همهی کارها و رفتارها و حرفهایمان با دیوارهای سرسخت و بلند قلعهی زندگی آن آدم، مواجه میشود!
هر روز بیشتر اشتباه میکنیم.
اشتباهاتمان بزرگتر میشود!
حتی در نظر محبوبمان، به خاطر همهی تلاشهای مسخرهمان، منفورتر میشویم!!
و حتی بدتر از آن، با گذشت زمان و کمی آرام گرفتن و دور شدن از موقعیت قبلی، وقتی یاد کارهای اشتباهمان میافتیم، بیشتر از خودمان، بدمان میآید که چرا آنقدر کارهای مضحک...
21
آذر
دلتنگی
به طرز عجیبی دلم برای اون قسمت از وجودم که دوست داره بنویسه تنگ شده.
منظورم نوشتن داستانه.
مدتیه یه چیزی درونم دائم صدام میکنه که برم به سمتش.
سمت نوشتن.
نه اینکه ایدهای باشه!
بیشتر شاید یه شخصیت گمشدهاس که دوست داره دیده بشه، شنیده بشه، نوشته بشه.
فکر کنم تا وقتی که براش وقت نذارم، وضیعت همینه.
واقعاً دارم چیکار میکنم با زندگیم وقتی همچین شوق بزرگی توی وجودم هست و بهش بها نمیدم؟!!!
13
آذر
See
عاشق انیمیشن Elemental شدم!
هر روز چند تا از سکانسهاش رو میبینم و دیالوگهایی که دوست دارم رو همراه کاراکترها میگم!
.See, I told you are special
!You see, He likes it
.I realy love when your light does that
!!?Are you sure about this one
و....
وقتی نور میشی و به زندگی یک آدم میتابی
وقتی دنیاش رو پُر از رنگ میکنی
میتونی مطمئن باشی که قلبش رو داری...
🤍
07
آذر
زندگی بعد از فرندز
سر جریان یادگیری زبان، یکی از دوستانم توصیه کرد که فرندز ببینم.
از همان قسمت اول، فرندز یقهی من را گرفت و ول نکرد!
با بعضی قسمتهایش بسیار خندیدم و بیشتر از آن، با خیلی از لحظاتش گریه کردم.
ولی نکتهای که میخواهم بگویم اینجاست که:
بعد چند ماه فرندز دیدن، تصمیم گرفتم یک سریال کمدی دیگری را هم شروع کنم که هم برایم تنوع باشد و هم شاید آنها هم به یادگیری زبانم کمک کنند.
سریال آشنایی با مادر و بینگ بنگ تئوری جز گزینههایم بودند.
بعد از دیدن اولین قسمت آشنایی با مادر، دوست نداشتم حتی قسمت بعدی را دانلود کنم! هر چند، چند قسمت دیگر به آن فرصت دادم و میتوان گفت شاید در پنج، شش قسمت اولی که دیدم فقط یکبار خندیدم و مهمتر از آن هیچ یک از شخصیتها جایی در دلم باز نکردند!
خیلی به این...
30
آبان
تجربه کمال
امروز داشتم تیزر تبلیغاتی دورهی آموزش بازیگری ناتالی پورتمن رو میدیدم و به فکر گذروندن دوره بودم که یاد فیلم قوی سیاه افتادم.
فیلم رو دانلود کرد که دوباره ببینمش، قبل از شروع، رندم چند تا صحنهاش رو دیدم و یه قسمتی مدیر کمپانی که طراح رقص هم هست به ناتالی میگه:
یکمی هم زندگی کن.
....
همین.
28
آبان
دریچه
وقتی بعد از مدتها میخواهی دریچهای را باز کنی
باید پشت آن دریچه، نور باشد
اگر نه، باز کردنش، کار عبثیست...
16
آبان
6Minute English
6mins یکی از اپلیکشنهای خیلی خوبه که به من در یادگیری زبان کمک میکنه.
در واقع هر وقت بخواهم خودم رو سریع در محیط انگلیسی قرار بدم، یکی از پادکستهاش رو پلی میکنم.
توی هر پادکست راجع به موضوعی، خیلی واضح و ساده صحبت میکنند. (وضوح کلمات خیلی مهمه.)
و یه آپشن خیلی خوبی که داره اینه که تمام متنی که صحبت میشه هم توی اون پادکست اومده و خب باز این به من خیلی کمک میکنه.
اگر توی هر پادکست راجع به کلمه یا موضوعی قبلاً صحبت شده باشه، ارجاع داره و باز این خیلی کار جالبیه و به کسی که میخواد انگلیسی یاد بگیره خیلی کمک میکنه.
کلاً خیلی آپشنهای خوبی داره.
اگر دنبال یادگیری زبان انگلیسی هستید، میتونه توی این راه کمکتون کنه.
یکی از دوستان عزیزم وقتی اومده بود سالن و باهم راجع به زبان صحبت کردیم، بهم...