تغییر عادتها
الان که مثل همیشه پای تدوین فیلمهایم نشسته بودم، نگاهی به نور خانه کردم.
تا همین چند وقت پیش، شب که میشد تا زمانی که بخوابم تمام چراغهای خانه را حتی اگر استفادهای از آن محیط نداشتم، روشن میکردم و اگر دوستی میآمد خانهام و حین رفت و آمد به اتاقها، چراغ آنجا را خاموش میکرد، فوراً میگفتم:
روشنش کن. دلم میگیره
واقعاً هم همینطور بود. اگر جایی نور نبود، احساس میکردم خانه کوچک شده!
ولی بعد از یک مدتی، از یک ساعتی به بعد، نور خانه را کم میکردم.
و الان چند وقتیست که نور خانه فقط سرشب زیاد است و خیلی زود کم میشود و بعد شام هم کلاً به حداقل ممکن میرسد.
حتی چند شبیست دنبال این هستم که از این هم کمتر شود.
برای خودم این تغییر خیلی جالب است.
سر تغییر تغذیهام یک همت بزرگ داشتم و برایم...