09
مهر
بایگانی برچسب ها: استمرار
16
مرداد
صد و هشتاد روز
دقیقاً صد و هشتاد و یک روز پیش من تصمیم گرفتم که زبان انگلیسیام را بهبود ببخشم و برای یک بار هم که شده این موضوع را برای همیشه در زندگیم حل کنم.
صد و هشتاد روز از آن روز میگذرد و من برای دومین بار برنامهی نود روزه را پیش بردم.
امروز داشتم فکر میکردم وقتی کاری هر روز تکرار شود حتی بهتر از کاریست که مثلاً یک روز درمیان ولی قویتر انجام میشود. نمیدانم این موضوع برای همه یا برای همه چیز درست است یا نه ولی برای من هر کاری که هر روزه انجامش دادم، تاثیر بیشتری داشته است.
مثلاً یادم است چند بار چالش سی روزهی ورزش را شروع کردم و هر روز باید یک ساعت ورزش میکردم تا از چالش سربلند خارج شوم!
الان که یاد آن روزها میافتم میبینم واقعاً انگیزهی بالایی داشتم...
07
مرداد
روز هشتاد و یکم
باورم نمیشه امروز روز هشتاد و یکم بود.
چقدر زود این هشتاد روز گذشت.
مثل خواب و خیال رد شد و رفت.
یعنی تا آدم یک برنامهی این مدلی نداشته باشه که دقیقاً روزشمار باشه، متوجهی گذر سریع زمان نمیشه.
میتونم بگم تو این هشتاد روز هم خیلی اتفاق افتاد و تحولات بزرگی رخ داد و هم میتونم بگم خیلی همه چیز ساده و بدون تغییر و در خط صاف پیش رفت!
در سطح زندگیم همه چیز ساده و روان بود و من هر روز به ابرهای پفکی و گلبهی دم غروب چشم دوختم و از هوا لذت ببردم و در آرامش گذر عمر رو دیدم!
ولی موضوعات مهمی در عمق وجودم تغییر کردند.
بابت این جریان خوشحالم و میدونم چیزی که درونم ساخته بشه، در جهان بیرون هم شکل میگیره.
به زودی بعد این چند روز، برنامهی بعدی رو شروع میکنم.
09
اسفند
۲۰ از ۹۰
امروز روز بیستم از برنامهی نود روزهی من است.
یک سری کارها را مشخص کردم که در این نود روز انجام دهم.
بعضی از کارها حتما باید روزانه انجام شوند و بعضی از آنها فقط مهم است که در طول این زمان، تمام شوند.
امروز که روز بیستم است، از خودم راضیم و البته که گاهی زیاد سر خودم و خدا غُر زدم ولی فعلاً در صلح دارم ادامه میدهم.
و دم خدا گرم که غرهایم را نادیده و نشنیده میگیرد.
مطمئنم اگر من خدا بودم حتما بندهام را از وسط نصف میکردم و کلی هم به او میخندیدم که دیگر انقدر کور نباشد که نعمتها را نبیند و دهانش را برای لحظهای که چیزی به میلش نیست، به شکایت باز نکند!
امیدوارم ادامه دهم و انشالله هیچ وقفهای در برنامهام نیوفتد و من بعد از ۹۰ روز بیشتر از...