09
مهر
بایگانی برچسب ها: ایمان به غیب
06
خرداد
لبهی سکو
گاهی مدتها یا حتی سالها به دنبال تحقق خواستهای هستی.
مثل مهاجرت،
تغییر شغل،
ازدواج،
بچه دار شدن،
و مثل هر چیزی که یک تغییر خاص باشد و مسیر فعلی زندگیات را به طور کل تغییر دهد.
و حالا بعد تمام آن خواستنها و انتظارها،
زمان تحققاش رسیده...
لبهی سکوی پرش ایستادهای و زمان پریدن به وجه دیگری از زندگیست.
اعتراف میکنم که برای من کمی قرار گرفتن در این شرایط ترسناک است و فکر میکنم تنها راه گذر از این ترس،
پریدن با چشمان بسته است!
ایمان داشتن به اینکه شاید حالا و اکنون چیزی از آن سمتِ درِِ زندگی نمیبینی ولی حتماً مسیر برایت نورانی و هویدا میشود.
ایمان داشتن به اینکه نتیجهی آن خواستنها و قدم برداشتنها، نه تنها ترسناک نیست بلکه حتماً پُر از خیر و برکت است.
فقط ایمان به غیب است که در این لحظاتِ زندگی، قلبت را آرام میکند...
و شاید خراب...
18
بهمن
ایمان
اگر قرار بود کلمهی ایمان را من معنی کنم، امید داشتن را مترادفش میکردم.
از نظر من، انسانی که امید دارد، مومن است.
بارها شده، افسرده و دلسرد و خسته از حرکت و زندگی شدهام و چیزی که در لحظه، من را از آن حال خارج کرده، کور سوی امید بوده.
نور امید که بر دلم تابیده، تمام سیاهیها و غبار از دل و زندگیم رفته و به ثانیهای هم نمیرسد که تعجب میکنم از آنهمه بیایمانی!
این روزها دو اصل در زندگیم پررنگ شده...
امید و ایمان
و مرگ و بیمعنا بودن هر آنچه که برایش در زندگی تلاش میکنم!
...
07
تیر
ایمان به غیب 🤍
وقتی در راهی قدم برمیداری،
جهان، تو و ایمانت به راه را میآزماید.
اینجا دو راهیست که فقط مومن میتواند از پس راهی که انتخاب کرده، برآید.
یادم است در کلاس نویسندگی، استادم تا نوشت قهرمان داستان همیشه مومن است، سریع پرسیدم یعنی چی همیشه مومن؟!
آن روزها درگیر کلمهی مومن بودم و مثل ناقوسی آن کلمه در ذهنم زنگ زد.
مومن یعنی پایدار در راهی که انتخاب کرده.
قهرمان داستان مومن است به راهش.
گاهی خطا میرود ولی برمیگردد به راهی که به آن معتقد است.
همیشه مومن...
ابراهیم نماد همیشه مومن است برای من.
حتی در راه اثبات ایمانش، قدمهایی برداشته که فکر کردن به آنها، بدون درک و حس ایمانش، عجیب به نظر میرسد.
ولی او میدانست به چه ایمان دارد.
میدانست راهی که در آن است تنها و تنها خیریت برای او دارد.
مومن در زمان انتخاب دو راهی، تجزیه و تحلیل نمیکند.
راه درست...