09
مهر
بایگانی برچسب ها: خدایا شکرت
09
دی
سالی که گذشت
بیشتر روزهای ۲۰۲۳، زندگیم در گلویی تنگ و تاریک و باریکی گیر کرده بود و خدا را هزاران مرتبه شکر که مدتیست از این مرحله رد شده و الان مسیر پیش رویم باز و گشوده و روشن و سرسبز و دلپذیر است.
رشد کردم ولی رشد کردن برایم بسیار درد داشت.
دردی که مرا در هزارتویی انداخت که راه بیرون آمدن از آن را پیدا نمیکردم و البته که رشد، در همین سردرگمی و گمشدگی در راه ناشناخته برایم اتفاق افتاد.
راضیام؟!
مسیری بود که حتماً باید از آن میگذشتم تا به اینجا برسم.
ترجیحم این بود که آنقدر درد و تنهایی و حسهای بد را تجربه نمیکردم.
ترجیحم این بود که آنقدر بزرگ بودم که راحتتر از این مرحله میگذشتم.
و الان راضیم
نه بخاطر درهایی که کشیدم!
بخاطر گذر زندگیم از آن مرحله.
بخاطر رشدم.
چه چیزی مرا نجات داد؟!
امید به آمدن روزهای خوب.
امید...
16
مرداد
صد و هشتاد روز
دقیقاً صد و هشتاد و یک روز پیش من تصمیم گرفتم که زبان انگلیسیام را بهبود ببخشم و برای یک بار هم که شده این موضوع را برای همیشه در زندگیم حل کنم.
صد و هشتاد روز از آن روز میگذرد و من برای دومین بار برنامهی نود روزه را پیش بردم.
امروز داشتم فکر میکردم وقتی کاری هر روز تکرار شود حتی بهتر از کاریست که مثلاً یک روز درمیان ولی قویتر انجام میشود. نمیدانم این موضوع برای همه یا برای همه چیز درست است یا نه ولی برای من هر کاری که هر روزه انجامش دادم، تاثیر بیشتری داشته است.
مثلاً یادم است چند بار چالش سی روزهی ورزش را شروع کردم و هر روز باید یک ساعت ورزش میکردم تا از چالش سربلند خارج شوم!
الان که یاد آن روزها میافتم میبینم واقعاً انگیزهی بالایی داشتم...